... آرشیو مطالب پست الکترونیک لينك rss عناوین مطالب وبلاگ تم دیزاینر
صفحه نخست
خبرنامه وب سایت:
آمار وب سایت:
بازدید امروز : 38 بازدید دیروز : 9 بازدید هفته : 87 بازدید ماه : 121 بازدید کل : 8775 تعداد مطالب : 120 تعداد نظرات : 0 تعداد آنلاین : 1
ديشب
در خواب ديدم
كه مهياي رفتنم.
مقصد ابديت بود.
اگر ابديتي باشد.
و من ......
نشسته بر سرير مرگ
نه هراسم بود.
و نه
شوقي براي رفتن.
اما
زمان ، زمان رفتن بود.
و اين را
به درستي ميدانستم.
يكي آنطرف تر
به نجوا نشسته بود .
پاك شد زمين
از نجاستش امروز
آمين .......شكر.اما
آنسو تر,
ديگري
وقيحانه فرياد كرد.
صد افسوس .
بايد بر زمين ميريختم
خونش را....
تا آموزه گردد.
ديگر روندگان را
بر اين طريق.
و من خاموش
مي رفتم
نشسته بر سرير مرگ .
نه شوقي براي ماندن .
نه هراسي از رفتن .
حتي نبود ...ميلي در سر
براي نگاهي دوباره
بر آنچه ...
گذشته بود و
رفته بود .
من وصله ناجور بودم
اين دنيا را .
جهاني كه هرگز
باور نكردمش
آني
هرگز.
از خواب برخاستم .
به نسيمي سرد.
كه نشست ،
از پنجره باز اتاق
بر صورتم
و فهميدم
كه خواب ديده ام
در خواب .
اما هنوز
مهياي رفتنم
حوصله ماندنم نيست
شايد رقتم
امروز..........
يا فردا..........
تا ببينيم ..........
نظرات شما عزیزان:
کد را وارد نمایید:
عکس شما
.:: Weblog Theme By : wWw.Theme-Designer.Com ::.